به گزارش شهرآرانیوز، به باور عموم مردم، آلزایمر بیماری مخصوص سالمندان است که در سنین پیری بر افراد عارض میشود، اما بنا به گفته دکتر صداقت، این بیماری باوجود تاریخچه ۱۲۰ساله خود، هنوز ناشناخته است و ۱۰، ۲۰ سال قبل از نخستین نشانهها، به صورت آرامآرام، طوری که فرد اصلا متوجه نمیشود، در بدن شروع به کار میکند و به همین دلیل، بهیکباره خود را در لباس بیماری آلزایمر میبینیم که تقریبا کار از کار گذشته است و ما این بیماری را در سنین سالمندی بیشتر مشاهده میکنیم. این سؤالات را که آلزایمر چرا بیماری خاموش است و برای پیشگیری از این بیماری پیشرونده، حداقل کارهایی که هر فردی میتواند انجام دهد، چیست؟ آیا آلزایمر فقط مخصوص سالمندان است یا جوانها نیز ممکن است به آن دچار شوند؟ چه علائم و نشانههایی دارد؟ و نقش تغذیه در پیشگیری از آن چگونه است، با دو متخصص مغزواعصاب و طبایرانی در میان گذاشتیم و تا حدی پاسخ داده شد؛ چراکه بدونشک، صحبت درباره بیماری ۱۲۰ساله در یک گزارش کوتاه نمیگنجد.
آنطورکه با فرشته صداقت، دکترای تخصصی علوم اعصاب و اختلالات حافظه، صحبت کردیم، به مهمترین اشتباهی که در میان مردم رایج است پی بردیم و آن اینکه، آلزایمر را مساوی با فراموشی یا زوال عقل میدانند؛ در صورتی که به گفته این متخصص مغزواعصاب، «یکی از اشتباهات رایج در میان عموم این است که دمانس (زوال عقل) را با آلزایمر اشتباه میگیرند. آلزایمر را نباید صرفا مساوی با فراموشی دانست. برخی دمانسها قابلدرمان هستند مانند دمانسهایی که از کمبود ویتامین ب۱۲، کمخونی یا افسردگی ممکن است بر فرد عارض شود و در نهایت به دلیل اختلالاتی که در عملکرد مغز ایجاد میکند، فرد به دلیل اینکه تواناییهای شناختیاش بهمرور ضعیف میشود، در حافظه، تمرکز و تفکر او اثر میگذارد و منجر به فراموشی میشود. یکی دیگر از اشتباهات رایج، تشخیص اشتباه بیماری آلزایمر توسط مردم و برخی پزشکان است. گاهی فرد دچار اختلال وسواس فکری شده و کارهای تکراری زیادی در طول روز انجام میدهد و بهاشتباه گمان میکنند فرد آلزایمر دارد. تشخیص اشتباه نیز درمان را سختتر میکند؛ چراکه روش درمان هریک از این بیماریها متفاوت است».
صداقت، بیماری آلزایمر را فراتر از یک فراموشی ساده دانست و در تعریف این بیماری گفت: «آلزایمر یک فرایند پیشرونده و تخریبگر در سیستم عصبی است که بهتدریج سلولهای مغزی را از بین میبرد و باعث تخریب تدریجی سلولهای عصبی میشود. آلزایمر فراتر از یک فراموشی ساده است و بهطور گستردهای خانوادهها را تحت تأثیر قرار میدهد. نکتهای حیاتی که در این باره وجود دارد، اینکه آلزایمر یک بخش طبیعی و اجتنابناپذیر از سالمندی محسوب نمیشود. این یک بیماری نورولوژیکی است که باعث مرگ سلولهای مغزی شده و علائم آن اغلب ۱۰ تا ۲۰ سال قبل از تشخیص رسمی شروع میشوند؛ یعنی زمانی بیماری تشخیص داده میشود که آسیب قابلتوجهی به مغز بیماری وارد شده است.»
این متخصص اختلالات حافظه، عملکرد مغز را در مواجهه با فروپاشی تدریجی سیستم عصبی که منجر به بروز و ظهور آلزایمر میشود را به سیمپیچی داخلی یک ساختمان تشبیه کرد که تمامی بخشهای مهم آن، قطع شده است. او درباره این شباهت توضیح داد: «مکانیسم این بیماری یک آشفتگی مولکولی است که در کنار سایر پاتولوژیها (آسیبشناسی) از جمله پدیدههای التهابی در سطح مولکولی، دو بازیگر اصلی در این تراژدی یعنی پلاکهای آمیلوئید-بتا و کلافههای نوروفیبریلار تائو نقش دارند. پلاکهای آمیلوئید مانند تودههای چسبنده، در فضای عصبی بین سلولهای عصبی مغز انباشته میشوند و مانند مانعی ارتباط حیاتی بین نورونها را مختل میکنند. کلافههای نوروفیبریلار تائو نیز به این معناست که در داخل نورونها، پروتئینی به نام تائو وجود دارد که در حالت عادی، نقش اسکلت سلولی را بازی میکند. در آلزایمر این پروتئین از حالت طبیعی خارج شده و به کلافهایی درهمتنیده تبدیل میشود و مانند قطع کردن سیمکشی داخلی ساختمان پیشرفته عمل میکنند و سیستم انتقال سیگنال و دستورهای مغزی به بدن را از کار میاندازند. در نتیجه، انتقال سیگنالهای عصبی مختل شده و منجر به مرگ سلولهای مغزی میشود.»
وی افزود: «از آنجا که این فرآیند ابتدا در مناطق مرتبط با حافظه رخ میدهد، نشانه بارز آن از دست دادن حافظه است. با این حال، آلزایمر مساوی با فراموشی یا دمانس (زوال عقل) نیست و باید تفاوت را روشن کرد. دمانس یازوال عقل یک اصطلاح کلی برای توصیف اختلال در عملکردهای روزمره است و آلزایمر، شایعترین علت آن است نه تنها دلیل بروز و ظهور دمانس. در اغلب موارد این بیماری با عوارض عروقی مغز همراه است که میتواند خطر بروز آلزایمر را افزایش دهد. جالب توجه است که بر اساس یافتههای کلیدی، پلاکهای آمیلوئید حتی در مغز برخی افراد سالم نیز یافت میشود، این امر نیاز به تشخیص زودهنگام را بیش از پیش پررنگ میکند. اگر بیمار در مراحل پیشرفته به پزشک مراجعه کند یعنی زمانی که مسیرهای عصبی به طور گسترده تخریب شدهاند، اثر چندانی نخواهد داشت و عملا نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. بنابراین، هدف اصلی جامعه علمی امروز، تشخیص بیماری در مراحل بسیار اولیه و حتی قبل از بروز علائم آشکار و تمرکز بر اقدامات پیشگیرانه برای حفظ کیفیت زندگی و به تأخیر انداختن روند بیماری است.»
این متخصص مغز و اعصاب به برخی نشانههای هشداردهنده اولیه برای توجه خانوادهها اشاره کرد و گفت: «فراموشی اطلاعات جدیدی و پرسش مکرر سوالات (فراموشی مخل)، اختلال در کارهای آشنا مااند سوزاندن مکرر غذا یا مشکل در مدیریت امور مالی، گم کردن اشیا، قراردادن وسایل در جای غیرمعمول مثل کلید در یخچال، ضعف در قضاوت و بی توجهی به نظافت شخصی یا تصمیمگیریهای مالی غیرمنطقی و تغییرات خلقی همچون کناره گیری اجتماعی، زودرنجی، بی اعتمادی و اضطراب از جمله نشانههایی است که میتواند زنگ خطری برای افراد باشد.»
با وجود چنین نشانههایی، اما صداقت این را گفت که نکته امیدوارکننده اینجاست که هر مشکل حافظهای، آلزایمر نیست. شرایط قابل درمانی مانند کمبود ویتامین B۱۲، کمکاری تیروئید، کمخونی شدید یا حتی افسردگی و اضطراب مزمن میتوانند علائمی شبیه به آلزایمر ایجاد کنند. حتی اختلالات وسواس فکری ممکن است با آلزایمر اشتباه گرفته شود. این موضوع لزوم یک ارزیابی کامل و دقیق پزشکی را نشان میدهد.
متخصص اختلالات حافظه با توجه به اینکه هنوز درمانی قطعی برای آلزایمر وجود ندارد این مسئله را مطرح کرد که اگر نگاه دقیقی به تاریخچه بیماری که به سال ۱۹۰۶ بازمیگردد بیندازیم که «آلویز آلزایمر» این بیماری را توصیف کرد و بیش از یک قرن و نزدیک به ۱۲۰ سال از تشخیص و توصیف اولیه گذشته است، در عمل هنوز درمان قطعی برای آن یافت نشده است که این امر، این پرسش بنیادین را مطرح میسازد که آیا تعریف فعلی ما از این بیماری به اندازه کافی دقیق است؟
درباره آنچه تا کنون از آلزایمر گفته شده بنا به تاکیدات فرشته صداقت، سبک زندگی در بروز و ظهور و پیشرفت این بیماری بسیار مهم است. صداقت در این باره توضیح داد: «دمانس معمولاً پس از ۶۵ سالگی بروز مییابد، اما در موارد نادر بهصورت زودرس در ۴۰ تا ۵۰ سالگی نیز دیده میشود. دمانس یعنی افت اختلالات شناختی که صرفا مربوط به مغز نمیشود و اختلال در کارهای روز مره است، اما در جوانترها، مشکلات شناختی بیشتر ریشه در سبک زندگی ناسالم دارد. اختلال در تمرکز ناشی از استفاده بیش از حد ناصحیح از گوشیهای همراه، بیخوابی مزمن و اضطراب به ویژه بیدارخوابیهای شبانه بین ساعت ۱۲ نیمه شب تا ۵ صبح است.
برای پیشگیری و محافظت از مغز، شواهد علمی قوی بر چند عامل کلیدی تاکید دارد که به تایید صداقت این شواهد شامل موارد زیر است:
۱) سلامت قلبی-عروقی: هر عاملی که به رگهای خونی آسیب بزند مانند فشار خون بالا، دیابت یا کم تحرکی، خون رسانی را به مغز مختل کرده و خطر تخریب عصبی را افزایش میدهد.
۲) فعالیت بدنی منظم: ورزش، جریان خون مغز را افزایش داده و فاکتورهای رشد عصبی را تقویت میکند.
۳) رژیم غذایی سالم: رژیمهای مدیترانهای که سرشار از آنتی اکسیدان و امگا ۳ است اثرات محافظتی دارند.
۴) چالشهای ذهنی: یادگیری مهارتهای جدید، مطالعه و حل معما، شبکههای عصبی را تقویت میکند.
۵) خواب باکیفیت: مغز در طول خواب عمیق به ویژه در ساعات حیاتی شب، مواد زائد سمی مانند آمیلوئید-بتا را پاکسازی میکند. اختلال در خواب، این سیستم پاکسازی را مختل میکند.
صداقت همچنین با توجه به شیوع سیگار در میان جوانان در ادامه این موارد تصریح کرد: متاسفانه مصرف موادمخدر و سیگار نیز به طور مستقیم و تدریجی به سلولهای مغزی آسیب میرسانند.
این متخصص مغز و اعصاب که در حوزه اختلالا حافظه و آلزایمر مطالعات زیادی داشته در نهایت گفت: «هنوز باید اعتراف کرد درمان قطعی برای آلزایمر وجود ندارد و تمامی اقدامات درمانی با هدف کاهش سرعت پیشرفت بیماری و حفظ حداکثری کیفیت زندگی بیماران و خانوادههایشان صورت میگیرد. هزینههای مراقبت از این بیماری اغلب سنگین است و نیازمند برنامهریزی و پیگیری برای پوشش بیمهای است.»
صداقت تاکید کرد: «سالمندی تنها یک عدد تقویمی نیست؛ بلکه تغییراتی در وضعیت جسمی، شناختی و اجتماعی فرد است. با درک عمیقتر از مکانیسمهای بیماری آلزایمر و اتخاذ سبک زندگی هوشمندانه میتوانیم گامهای موثری برای محافظت از گرانبهاترین دارایی خود یعنی مغزمان برداریم.»
طب ایرانی با توجه به قدمتی که در کشور عزیزمان دارد و بیشترین اثر این طب بر پیشگیری بیماریها و ایجاد سبک زندگی سالم است بدون شک حرفهای زیادی برای گفتن درباره آلزایمر دارد که فاطمه محجوب، متخصص طب ایرانی نیز این موضوع را تایید کرد و گفت: «آلزایمر، شایعترین شکل زوال عقل، به عنوان یک چالش بزرگ برای سیستمهای سلامت در سراسر جهان شناخته شده است. در حالی که پزشکی مدرن در پی یافتن علل و درمانهای جدید است، طب ایرانی با نگاهی همه جانبه به بدن، بر حفظ تعادل مزاج و تقویت مغز تأکید میکند. در طب ایرانی، مغز عضو اصلی بدن محسوب میشود و سلامت آن وابسته به «مزاج» اصلی خود و همچنین تعادل «اخلاط» (اخلاط چهارگانه: خون، بلغم، صفرا و سودا) در بدن است.»
این متخصص طب ایرانی دلیل فراموشی یا «نسیان» را بیشتر ناشی از سه عامل اصلی مزاجی دانست و تشریح کرد: «سردی و تری مغز یا همان بلغم شایعترین علت است که منجر به کاهش حرارت غریزی مغز و رطوبت بیش از حد آن میگردد. این رطوبت و سردی اضافه، مانع از عملکرد صحیح قوای ادراکی میشود. دومین عامل سردی و خشکی مغز یا سودا است که مغز در این حالت، دچار خشکی مفرط میشود به این معنا که انعطاف پذیری مغز کاهش یافته و به تدریج قوای ذهنی و حافظه تحلیل میرود. سومین عامل نیز گرمی و خشکی مغز یعنی صفرا است. همچنین عواملی مانند افزایش سن که با سردی همراه است، تغذیه ناسالم، کم تحرکی، خواب ناکافی و قرار گرفتن در معرض هوای سرد و مرطوب میتواند این عدم تعادل را تشدید کند.»
به گفته محجوب مهمترین راهکار طب ایرانی برای پیشگیری و کمک به درمان آلزایمر، اصلاح سبک زندگی است که بر دو اصل پایه استوار است.
این اصل شامل پرهیزها و توصیهها است. پرهیز از مصرف زیاد غذاهای سرد وتر مانند ماست، دوغ، ترشیجات، کاهو و خیار به ویژه در شب. همچنین کاهش مصرف غذاهای سنگین، دیرهضم و پرچرب و توصیهها شامل ستفاده از مواد غذایی که مقوی مغز محسوب میشوند، مانند بادام به ویژه بادام شیرین، گردو، کندر، مویز و انجیر به صورت تازه و خشک و عسل:که لازم است افراد عسل را حتما در برنامه غذایی خود بگنجانند.
این اصل نیز به گفته این متخصص طب ایرانی بر شش وجه که به «ششگانه حفظ سلامتی» معروف است بنا شده و شامل ورزش معتدل، خواب کافی و با کیفیت به ویژه خواب در ساعتهای اولیه شب و بیدار شدن در صبح زود، مدیریت حالات روانی و پرهیز از استرس، غم و اندوه بیش از حد، ماساژ سر و پیشانی با روغنهای گرم مانند روغن بادام شیرین یا روغن اسطوخودوس و استنشاق و بوییدن عطرهای گرم و فرحبخش مانند گلاب، اسطوخودوس که میتواند به تقویت قوای مغزی کمک کند.
محجوب در پایان به یکی از باورهای اشتباه عموم مردم تاکید کرد و گفت: «باید توجه داشت که بیماری آلزایمر یک شرایط پیچیده پزشکی است و این توصیهها به هیچ وجه جایگزین تشخیص و درمان پزشکی مدرن نیستند. بیماران باید تحت نظر متخصصین مغز و اعصاب باشند و هرگونه اقدام تکمیلی از جمله استفاده از دستورات طب ایرانی، باید با مشورت همزمان با پزشک معالج و یک متخصص طب ایرانی انجام پذیرد تا از تداخلات دارویی و عوارض احتمالی جلوگیری شود.»
وی افزود: «طب ایرانی با نگاهی کلنگر به انسان، آلزایمر را نتیجه یک عدم تعادل در کل بدن میداند و درمان را تنها منحصر به مغز نمیکند. با تأکید بر اصلاح سبک زندگی، تغذیه مناسب و استفاده از داروهای گیاهی تحت نظر متخصص، این مکتب پزشکی میتواند نقش مکملی در کنار پزشکی مدرن در جهت بهبود کیفیت زندگی بیماران و به تأخیر انداختن روند بیماری ایفا کند. آگاهی بخشی در مورد این دیدگاه میتواند گامی در جهت استفاده از گنجینههای پزشکی ایران زمین برای مقابله با این بیماری باشد.»